پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

اشکها و لبخندها

همانطوری که در خبرها بدان اشاره شد صبح روز 12 اردیبهشت آتش سوزی در خیابان توساسان شهرستان رامسر به وقوع پیوست و خوشبختانه طبق گزارشات واصله ،تلفات جانی به همراه نداشت.

محسن پناهی(  mohsen.panaahi@yahoo.com)یکی از خوانندگان پژواک رامسر با ارسال یادداشتی از مشاهدات خود در این آتش سوزی نوشت و برای ما فرستاد.

ما نیز به این مخاطب وظیفه شناس احترام گذاشته و یادداشت وی را در خروجی پژواک رامسر قرار می دهیم.


لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمایید


اشکها و لبخندها

آتش سوزی/حضور کاندیدای انتخابات شورای شهر برای تبلیغ در محل آتش سوزی/دوستان دوربین به دست و علاقمند به ازدواج! / بی نظمی عوامل درگیر با رفع حریق/غیرت مردم دوست داشتنی شهر

باز هم اتفاق ناگوار دیگری به وقوع پیوست و متاسفانه ...

صبح که از خواب پا شدم،سر و صدای بیرون از خونه نظرمو جلب کرد،میگفتن آتیش گرفته انتهای کوچه.زود و بهم ریخته خودمو رسوندم به محل.

جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشد،نیروی انتظامی اومد و صدای آژیر آتش نشانی میومد که نزدیک داره میشه.محل حادثه 2 مغازه ی تعمیرات یخچال برادران دیلمی و منزل کناریش(برادران بی آزار)بودش.

مردمی که میزدن به آتیش و فداکارانه کمک میکردن و دوستانی که اون پشت ردیف موبایل در دست مشغول گرفتن صحنه های بکر بودن! متاسفانه ماموران آتش نشانی جز چند نفر اقدام موثری نداشتن و مردم بودن که با گرفتن شیلنگ آب از در و دیوار بالا میرفتن و آتش رو خاموش میکردن.

بی نظمی موج میزد.متاسفانه نیروی انتظامی هم نمیتونست جمعیت رو دور کنه.براستی کشور خوبم ایران که بهترین آتش نشان ها رو داره و بارها در مسابقات جهانی رتبه های نخست رو کسب کرده،آتش نشانی رامسر رو نظارت میکنه؟آیا میزان توانمندی این دوستان رو تست میکنه؟و اگه پاسخ مثبته چرا در عمل ... ! یادمون نمیره چند سال پیش اتفاق بدی برای چند نفر در بازار ماهی فروشان رامسر اتفاق افتاد و در حضور مامورای آتش نشانی شخصی به اسم عسکری تونست جون یکی از حادثه دیده ها رو نجات بده(3نفر در چاه فاضلاب عمیق گیر کرده بودن).

آیا جونای پر توان و فداکار و خوش فکر کم داریم برای عضویت در آتش نشانی؟نکته ی دیگه تو بی نظمی آتش نشانی تاخیر در رسیدن ماشین های دوم و سوم و ماشین آبرسان بود که اون هم قابل بحث هستش.همه به چشم شخص خودم رویت شده.

مردم خوب کشور عزیزم،آیا دیدن سوختن سرمایه ی یک عمر یک شخص و یک خونواده اینقدر لذتبخشه؟! اگه خونه ی خودمون هم باشه همینه؟ خودمون جای اون خونواده بذاریم،دیدن شما با یه موبایل تو دست واسه شکار صحنه ی سوختن زندگیشون چه طعمی داره؟ متاسفم بگم که وسط اون وضعیت تلخ و دردناک عده ای مشغول شماره نوشتن بودن!!

به مردم عزیزم که کمک کردن در حد خودشون،آفرین به شرافتتون،به غیرتتون،همین.

تلخ ترین صحنه حضور یک کاندیدای انتخابات شورای شهر بود در محل بعد از چند ساعت و ایجاد یک تبلیغات گسترده.براستی ما ها به کجا میرسیم؟به کجا داریم میریم؟ تا دیدیم اوضاع شلوغه و آدم جمع شده خودمون رو نشون بدیم و رسما تبلیغات کنیم؟ تو بدبختی مردم ماهی بگیریم؟ امیدوارم هرگز همچین شرایطی رو تجربه نکنی اما بدون چوب خدا صدا نداره و ولله خیر الماکرین!

بیشتر قدر همو بدونیم. انسان اشرف مخلوقاته.چی بگم دیگه... امیدوارم دیگه نبینیم همچین اتفاقایی رو،واقعا تاثیر بدی روی مردم داره.

انتشار این مطلب لزوما دیدگاه پژواک رامسر نیست

نظرات 8 + ارسال نظر
محسن پناهی 1392/02/16 ساعت 05:59 ب.ظ

شهروند عزیز:
اول سلام. حقیر قصد مطرح شدن نداشتم،اگه باعث شدم اینطوری به قضاوت بشینید عذر میخوام.خدا به قلم سوگند خورده،متاسفم که باعث شدم اینطور فکر کنید که هرچی دوس داشتم نوشتم.جایی به کسی بی احترامی نکردم،اگه انتقادی بوده بی احترامی نبوده.تجربه ی خوبی بود تا با بعضی از دوستان و نوع نگاهشون به مسایل و افراد آشنا بشم،ممنون که با بیان صریحتون این لطف رو در حقم داشتید.فقط دوس داشتم دوستان با اسم حقیقی نظرشون رو بگن تا بتونیم راحت تر با هم صحبت داشته باشیم.والا آدم فکر میکنه قصه ی تیر کمون هستش و سنگ اندازی از دور.سپاس از مخاطب که بهم فهموند همه هم اینطور نیستن.
وجدان داشته باشیم.یا حق

شهروند 1392/02/16 ساعت 12:33 ب.ظ

علی یارت مخاطب جان ، ضمن عرض ادب ولی بنده معتقدم که آدم برای مطرح کردن خودش نباید هرچی که می خواد بنویسه و بهتر اینه که احترام مردم حفظ بشه.

مخاطب 1392/02/15 ساعت 10:11 ب.ظ

دوستان عزیزم وقتی یه نفر انتقادی میکنه بهتره که دیگران نظرشونو در مورد اون موضوع مطرح کنن، نه اینکه فرد منتقد رو مورد حمله قرار بدن. بیاین قبول کنیم که خیلی از ماها تو اینجور از حوادث به جای اینکه آستین بالا بزنیم فقط نقش یه تماشاچی رو بازی میکنیم. کم ندیدیم که تو سوانح رانندگی تو همین شهر خودمون، صفهای کیلومتری ماشین های دیگه کنار خیابون را میوفته، به نظر شما همه این ادما واسه کمک به حادثه دیده ها ماشینشونو زدن بغل؟ دوستان عزیز بیاین واقع بین باشیم تا مسائل را همانطور که هست ببینیم. پایدار باشید. یا علی

همشهری 1392/02/15 ساعت 09:05 ب.ظ

بنده به شخصه با نظر "رامسری" موافقم. به نظر من هر کسی در این شرایط اولین چیزی که به ذهنش میرسه کمک به همنوعه. اینکه شما به جای این کار چطور به همه چیز غیر از کمک رسانی به همنوع فکر کردید واقعا جای تعجب داره. چشم ها را باید شست دوست عزیز جور دیگر باید دید

محسن پناهی 1392/02/15 ساعت 12:20 ق.ظ

به حضور دوست همشهری عزیزم،سلام.
والا متوجه نشدم چرا از مطلبم برآشفته شدید تا حدی.کمک خاصی از من بر نیومد متاسفانه جز قطع گاز خونه های مجاور و کمک توی آوردن چند تیکه لوازم منزل آقای بی آزار عزیز به بیرون از خونه و خلوت کردن محل.تعجب میکنم چرا تفسیرم رو عجولانه توصیف کردید،البته نظر شما محترم هستش.من دقیقا چیزایی رو که دیدم نوشتم،اگه کم و زیاد بوده،مسلما من از 2 چشم استفاده میکردم نه چند چشم.اگه قصوری در نوشته هستش عذر میخوام اما بهتره که یاد بگیریم بدون اطلاعات ناکافی قضاوت نکنیم!
پیروز باشید

رامسری 1392/02/14 ساعت 06:09 ب.ظ

با سلام
جناب محسن عزیز
با این تفاسیر گسترده ازجنابعالی،لطفا بیان کنید نقش شما در کمک رسانی کجا بود وچه حرکت مثبتی در این حادثه داشتید؟
بنده خود نیز درحادثه مذکور حضور داشته وشاهد همکاری تمامی مردم دلسوز هرکدام به نوبه وبنا به توانایی خود بودم و به نوبه خود از تک تک عزیزان حاضر در صحنه تقدیر و تشکر میکنم جهت دلسوزی و کمک ونجات جان و اموال دیگران، وبه نوبه خود عذرخواهی میکنم از این تفسیر عجولانه و غیر منطقی.
دوست عزیز، محسن جان،
امداد رسانی در چنین صحنه هایی میتوانست زیبا تر باشد و کمک رسانی موثرتر باشد اگر دوستانی همچون شما به جای کنکجکاوی ،حرکت مثبتی انجام داده یا حداقل صحنه را ترک مینمودید.که اگر حضور و کمک تمامی مردم،نبود مسلما عمق فاجعه بیشتر گشته وخسارتهای بیشتری حتی به خانه های اطراف وارد میشد.
باتشکر

مخاطب 1392/02/13 ساعت 11:16 ق.ظ

امیدوارم روزی به این باور برسیم که در برخورد با هر حادثه ای خودمان را جای آن افراد حادثه دیده بگذاریم و به جای فوران حس کنجکاویمان، حس نوع دوستی خودمان را شکوفا سازیم تا همه در کنار هم و از با هم بودن لذت ببریم.

محسن پناهی 1392/02/13 ساعت 01:28 ق.ظ

معذرت میخوام اگه به زبون عامیانه نوشتم و پر از غلط املایی.بدون ویرایش ارسال کردم از شدت ناراحتی.
مرسی از قرار دادن تو صفحه.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.