پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

آقای احمدی نژاد تحویل بگیرررررررررررررر !!!

                                         


روز پنجشنبه مورخ 20 آبان به اعضای شورای مرکزی تشکل های دانشجویی ،انجمن های علمی ،هیئت های مذهبی دانشگاه اطلاع دادند که هر یک از شما می تونید 2 نفر از اعضای خودتونو درجلسه ای که ساعت 18 تو اتاق ریاست دانشگاه با حضور آقای دکتر خواجه سروی معاونت فرهنگی –اجتماعی وزارت علوم تشکیل میشه حضور داشته باشین.ساعت 18 همگی جلوی اتاق شورا حضور داشتیم ،اما از معاون وزیر خبری نبود. بنده خدا سلانه سلانه ساعت 18.30 تازه اومد و جلسه ساعت 19 با چهره ی خسته ی بچه هایی که حدود یک ساعت پشت در حضور داشتند و منتظر آقا دکتر بودند تشکیل شد.بعد از اتمام جلسه به اتفاق به چند طرح در حال اجرای داخل دانشگاه سر زدیم .ساعت 21.30 رفتیم دانشکده انسانی واسه شام.

لیست غذای شام آقای معاون وزیر را واستون فهرست می کنم تا خودتون یه حساب سر انگشتی بکنید ببینید واسه جمع 60-70 نفری که واسه شام اومده بوند سر جمع چقدر میشه.

1-برنج اعلا

2-کباب شیشلیگ

3-باقلا قاتوق

4-میرزا قاسمی

5-ماهی

6-دوغ ، دلستر ، ماست ، کره ، آب معدنی ، سالاد ، نون .

بچه های انجمن اسلامی اعتراض کردند اما همگی یه گوش در و یه گوش دروازه.خودم رفتم پیش حاج آقا عالم ،مسئول بنیاد شهید و ایثارگران دانشگاه و امیدوار بودم حداقل یه تسلی خشک و خالی بده .بهش گفتم حاجی جون ،همین الان 200 متری اینجا تو خوابگاه ،سلف دانشجویی شب جمعه شام نمیده ممکنه دهها و شاید صدها دانشجو با شکم گشنه بخوابن و یا حداقل به علت گرانی کالا ،یه تخم مرغ ،سیب زمینی آبپز بخورن ،در عوض این درسته آقای معاون وزیر...؟

میدونید بر گشت بهم چی گفت؟

-اشکالی نداره تو هم رییس شدی همین کارها رو میکنی.

گفتم آخه حضرت علی به فرماندارش واسه اینکه در یه مهمانی شرکت ... .

-بابا اون حضرت علی بود !!!

آقای رییس جمهور اگر در خانه کس است ، یک حرف بس است.

اسراف تعطیلللللللللللللللللللللللللللل  حتی شمااااااااااااااااااا !!!

(راستی یه نکته جالب توجه : دیروز بچه ها واسه پیگیری مساله رفتن پیش مسئول امور ایثارگران .وی به شدت بچه ها رو مورد سرزنش قرار داد که چرا رفتین مساله رو کشدار کردین و با خبرگزاری فارس مصاحبه کردین ُچیزی نبود که ُچقدر شما ندید بدید هستین!!!!!! )

لینک مرتبط خبرگزاری فارس

 

اقای احمدی نژاد تححویل بگیرررررررررررررر !!!


                                                                       


روز پنجشنبه مورخ 20 آبان به اعضای شورای مرکزی تشکل های دانشجویی ،انجمن های علمی ،هیئت های مذهبی دانشگاه اطلاع دادند که هر یک از شما می تونید 2 نفر از اعضای خودتونو به جلسه ای که ساعت 18 تو اتاق ریاست دانشگاه با حضور آقای دکتر خواجه سروی معاونت فرهنگی –اجتماعی وزارت علوم تشکیل میشه حضور پیدا کنین.ساعت 18 همگی جلوی اتاق شورا حضور داشتیم ،اما از معاون وزیر خبری نبود. بنده خدا سلانه سلانه ساعت 18.30 تازه اومد و جلسه ساعت 19 با چهره ی خسته ی بچه هایی که حدود یک ساعت پشت در حضور داشتند و منتظر آقا دکتر بودند تشکیل شد.بعد از اتمام جلسه به اتفاق به چند طرح در حال اجرای داخل دانشگاه سر زدیم .ساعت 21.30 رفتیم دانشکده انسانی واسه شام.

لیست غذای شام آقای معاون وزیر را واستون فهرست می کنم تا خودتون یه حساب سر انگشتی بکنید ببینید واسه جمع 60-70 نفری که واسه شام اومده بوند سر جمع چقدر میشه.

1-برنج اعلا

2-کباب شیشلیگ

3-باقلا قاتوق

4-میرزا قاسمی

5-ماهی

6-دوغ ، دلستر ، ماست ، کره ، آب معدنی ، سالاد ، نون .

بچه های انجمن اسلامی اعتراض کردند اما همگی یه گوش در و یه گوش دروازه.خودم رفتم پیش حاج آقا عالم ،مسئول بنیاد شهید و ایثارگران دانشگاه و امیدوار بودم حداقل یه تسلی خشک و خالی بده .بهش گفتم حاجی جون ،همین الان 200 متری اینجا تو خوابگاه ،سلف دانشجویی شب جمعه شام نمیده ممکنه دهها و شاید صدها دانشجو با شکم گشنه بخوابن و یا حداقل به علت گرانی کالا ،یه تخم مرغ ،سیب زمینی آبپز بخورن ،در عوض این درسته آقای معاون وزیر...؟

میدونید بر گشت بهم چی گفت؟

-اشکالی نداره تو هم رییس شدی همین کارها رو میکنی.

گفتم آخه حضرت علی به فرماندارش واسه اینکه در یه مهمانی شرکت ... .

-بابا اون حضرت علی بود !!!

آقای رییس جمهور اگر در خانه کس است ، یک حرف بس است.

آقای احمدی نژاد ،

اسراف تعطیلللللللللللللللللللللللللللل  حتی شمااااااااااااااااااا !!!

 

کاش شاهد همایش لزوم تشکیل استان جدید در تنکابن نبودیم.

                                                       


       

 

بعد از همایش لزوم تشکیل استانی جدید در غرب مازندارن در 6 آبان در مصلی شهرستان تنکابن به تولیت شورای شهر تنکابن و حضور بی نظیر و چشم گیر مردم ،خصوصا چهره های فرهیخته و جوان ،علما و امامان جمعه ،افراد بنام و متشخص شهرستانهای غرب استان مازندارن و شرق استان گیلان و عدم حضور تامل برانگیز مسئولین استانی و شهرستانی لااقل برای شنیدن درد ودلها و تظاهر به لمس دردهای مردم ،تکاپو و کنش های زیادی بین رسانه های مجازی ،تحلیلگران مسائل استان،خصوصا افراد پیگیر و مرتبط این ماجرا،به همراه داشته است.از جهتی موضع گیری و جهت گیریهای بی دلیل ،اظهار نظرهای نسنجیده ی متعصبین قومیت گرا،حاکی از عدم شناخت این قبیل افراد از مشکلات ،محرومیتها،کاستی ها،و دیگر مسائل عدیده شهرستانهای غربی استان که ذکر آن هفتاد من کاغذ شود به همراه دارد.

مصداق بارز و تامل برانگیز آن ، پوزخند مسئولین استانی از عدم نتیجه این درخواست ها ،حداقل تا 200 سال آینده است.این قبیل افراد با این فرض غلط بر این باورند که تا 2 قرن آینده همچنان با ردای ساروی گری در پهنه ی "رامسر تا بهشهر"با انتساب نژاد برتر مازندارن به خود فاخر خواهند بود.غافل از اینکه شخصیتشان با بیان چنین گفتارهای نسنجیده و بدون تامل نزد ساکنان شهرستانهای غربی حکم"یعرف المجرمون به سیمائهم" خواهد شد.با این وجود باز هم دست از تلاشهای عبث خود بر نمی دارند و مدام خود را به در و دیوار می سایند و در پی آنند که با ادبیاتی نا هنجار و نامیمون اینگونه تفهیم نمایند که تقسیم شدن استان منجر به عدم به کرسی نشاندن حرفها و خواسته های مردم استانهای کوچک در مجلس شورای اسلامی و سطح کشور خواهد شد.مدام زمزمه می نمایند که استان کوچک خرد شدن در زیر چرخ توسعه استانهای بزرگ و مطیع و جیره خوار شدن ابر شهرها خصوصا تهران را به همراه خواهد داشت.

ما مردم خطابمان به صاحبان تفکر فوق اینست که زمانی که مازندارن از "گرگان تا رامسر "بود به همراه کیلومترها مزر و همسایه بودن با استانهای متعدد و قرار گرفتن در لیست استانهای با وسعت ،چه کردید؟ که حالا صدای فریاد تبعیض و قومیت گرایی تان و تشکیل استان جدید این بار از شهرستانهای غربی به گوش تان رسید(چنانکه قبلا نسبت به شنیدن ناله ها بی تفاوت بودید)چنین دستپاچگی بر شما غالب گشت.جز این بود که از حقوق حقه مردم شهرستانهای غربی برای تجهیز مرکز نشینان بی درد و مرفه استفاده می کردید.شیپور ترقی بعد از انقلاب اسلامی در شهرستانهای غربی استان نواخته شد ،افسوس که گروه تمامیت خواه،خواسته یا ناخواسته مانع پیشرفت آنها شدند.کسانی که اکنون از تشکیل استان جدید به شدت نگرانند،مارانی زخم خورده که دیگر تحمل جدا شدن قسمتی دیگر از شهرهای خود را ندارند.

کاش ، محرومیتهای شهرستانهای غرب استان مازندارن به خوبی دیده و لمس می شد تا امروز شاهد همایش لزوم تشکیل استان جدید نبودیم .کاش شاهد توزیع متعادل بودجه های مصوبه مجلس در جای جای استان بودیم.کاش تدبیر و لیاقت مدیران شهرستانهای غربی به درستی ارزیابی می شد ولازم نبود برای تصدی پستهای حساس مدیریتی شاهد حضور افرادی از آمل ،بابل وساری باشیم.بدین صورت دیگر همایشی تحت عنوان لزوم تشکیل استانی جدید در غرب استان مازندارن در تنکابن نداشتیم.

کاش مسئولان استان با همشهریان و ساکنان شهرستانهای غربی مانند بیگانه و غریبه برخورد نمی کردند تا امروزه در تنکابن شاهد حضور دهها هزار نفر در مصلی برای شرکت در همایش استان جدید باشیم ،وکاش گفتن های دیگر که البته این بار باید بعد از تشکیل استانی جدید در غرب استان مازندارن از زبان مسئولین بی مسئولیت و مدیران بی تدبیر و نالایق شرق استان باشیم/.

 

 

تبعیض در روز روشن!!!

                                                                                                                                                                                                          


پس از آنکه مطلبی با عنوان "پوزخندی به دلسوزان عدم استانی شدن غرب مازندران "نوشتم با مدیر سایت شمال نیوز در سایتش تماس گرفتم و یاد آوری کردم که در صورت صلاحدید مطلبم را ذیل مطلب آقای کوروش غفاری قرار دهد.از آنجاییکه متاسفانه  کامنتم ناقص بود جناب رمدانی شماره تلفنش را برایم ایمیل کرد ندوفرمودند با من تماس بگیرید/من حوالی ساعت 6 بعد از ظهر با ایشان تماس گرفتم و بعد از مختصر توضیح درباره مقاله ام تقاضای خود را بیان کردم.اما چند نکته از حرفهای مدیر سایت شمال نیوز که به درست باید بگوییم ساری نیوز!!! مرا به فکر واداشت که در ذیل به آن اشاره می کنم.

نخست بعد از احوالپرسی کمی از من پرسیدند خاطر نشان کردم که مدتی پیش به تقدیر روی آوردم و در شرق مازندران مزدوج شدم . بعد از بیان این مطلب ایشان گفتند پس شما هم که اینطرفی هستید!!!(پیش خودم فکر کردم)یعنی چه؟مگر ما در یک استان زندگی نمی کنیم؟اینطرفی و اون طرفی چه معنایی می تواند داشته باشد که ایشان از این جمله استفاده نمودند؟من که متوجه نشدم منظورشان چه بوده است ،امیدوارم شما خواننده محترم پاسخگوی این سوال بنده باشید.

ثانیا آنکه ایشان اصرار می ورزید که نباید پاسخ مطلب آقای چراتی داده شود، و به این نکته اشاره کردند که ،حالا ایشان یه مطلبی نوشتند نباید حتما مطلبی در نقد مقاله  ایشان آورده شود(اینجاست که فرضیه درست ساری نیوز!!! به صحت می نشیند)/.

...

علی نصیبی مدیر مسئول سایت گرگان ما ذیل یادداشتی در مورد تبعیض سایت شمال نیوز درقسمت کامنت های وبسایت پوزخند می نویسه :

"شما خبرهای شمال نیوز رو درباره گرگان بخونید . عمدتا خبرهای منفی رو درج میکنه . حتی با کامنت ها نیز سلیقه ای برخورد میکنه و اون هایی که محترمانه نگاشته شده و شائبه ذره ای دفاع گرگانی ها از دیارشان داره تائید نمیکنه ".

.                                         

شفاف سازی همایش غرب مازندران و شرق گیلان

                                                  

 

 

 

 

  

 

 

 


سام ایران باستان در وبلاگ شخصی اش می نویسد :

 

..در ثانی خدمت آن دسته از طبری زبانان و محموداحمدی ­نژاد که شائبه کم جمعیت بودن غرب مازندران و شرق گیلان بر آنها مستولی شده است عرض کنم که این دو قسمت به دلیل هوش سرشار، جمعیتی پرچگال را در شهرستان­های پرجمعیت کشور دارند، به دلیل نبود کار برای آن­ها عملا در حال حاضر جمعیت این شهرستان­ها در بحرانی ترین حالت ممکن در طول تاریخ قرار گرفته است. مطمئن باشد هر جای دیگر هم این بلا اگر به سرش می­آمد کمتر از این جمعیت داشت...


منبع سایت  جاودان دریای کاسپین 

پوزخندی به دلسوزان عدم استانی شدن غرب مازندران!!!

                                                                                    

     

  

 

 

پس از آنکه لشکر اعراب با داعیه داری اسلام به فرماندهی عمر بن خطاب به ایران و ایرانیان دست یافتند ، آنها را عجم یعنی غیر خودی نامیدند.عجم نبایستی در جلوی عرب حرکت کند و راه برود !عجم نبایستی حاکمی از عجم داشته باشد و همیشه باید عرب بر آنها فرمانروایی و حکومت کند!! از عجم نباید امام جماعت انتخاب شود و عجم نباید با عرب ازدواج کند و... .این ایزا و توهین ها چنان بر ایرانیان تازه مسلمان شده گران آمد که نتیجه اولیه آن قتل عمر به دست ابولولو ، جوان ایرانی حاصل شد . جرقه ی اعتراضات با اقدامات ناشایست و قومیت گرایی اعراب  تسلط یافته ،زده شد و دامنه کشدار آن حدود 2 قرن ادامه داشت .

قیام ابومسلم سردار خراسان ، بابک خرم دین ،یعقوب لیث و... نشانگر این مسئله می تواند باشد که ایران و ایرانی هیچ زمانی زیر بار ظلم نمی رود و نخواهد رفت. اگردر زمانی خاص با اوضاع متشنج و ظلم کنار می آیند و می سازند ،نشانگر آن نیست که راضی به آن وضع هستند بلکه خود را برای قیام و حرکتی بزرگ برای مقابله با حقارت ،ستم و تبعیض و... آماده می کند . بالاخره ایرانیان صلح دوست و با فرهنگ توانستند دریک دوره طولانی خود را مستقل کنند و ننگ حقارت و تبعیض و ستم را از دامن خود پاک کنند .

با این مقدمه نویسنده وبسایت پوزخند به مسئله ی جدایی غرب استان و لزوم تشکیل استان جدید می پردازد. ساز جدایی و لزوم تشکیل استان جدید ،بیش از 3 دهه پیش کوک شده است و کودک خرد اکنون به جوان بالغی تبدیل شده است. این موضوع در این فاصله ی زمانی ، یکی از مهمترین خواستگاههای مردم بوده است.اگر بخواهیم کمی با دقت و واکاوی ، دلایل جدایی گرگان از مازندارن را از جلوی چشم خود بگذرانیم همان دلایل با اندکی بیشتر، انتظارات مردم غرب مازندران نیز می باشد.اگر امروز مردمان شرق و مرکز مازندران از مطرح شدن تشکیل استانی جدید در غرب مازندارن نگرانند و مانند زخم خورده ها به خود می پیچند ،ناشی از آنست که تمامی نگین های مازندارن را در حال از دست دادن می بینند .این موضوع باعث شده که با تمام توان با این موضوع مقابله نمایند و علیه آن قیام کنند.

 دلسوزانی از جنس شرق نشینان استان مازندارن برای مردم خطه غرب مازندارن پیدا شدند که مدام از ضعیف شدن و عدم یکپارچگی در صورت تشکیل استان جدید سخن می گویند و اتحاد را عامل تحقق خواسته های استان مازندارن می نامند و چنان می گویند که گویی مردم غرب مازندارن  خدای نکرده خواستار الصاق قسمتی از استان مازندران به دول خارجی هستند.

بمباران موضوع استانی شدن غرب مازندارن از طریق انتشار مقاله هایی با موضوع "رویای سود جویان " و  "مازندران یعنی گرگان تا رامسر" و... همچنین برهم زدن همایش لزوم تشکیل استان جدید نمی تواند بیانگر پیام خوبی برای مردم غرب مازندارن باشد.دلسوزانی که مدام از عدم جدایی و تشکیل استان جدید دم و قلم می زنند باید بر این موضوع احاطه داشته باشند که "کند هم جنس با هم جنس پرواز".

در توضیح این مطلب باید بیان نمایم که مردم غرب مازندارن خصوصا تنکابن و رامسر به زعم باطل و غلط شرق نشینان و دلسوزان عدم تشکیل استان جدید ،رشتی و گاها غریبه نامیده می شوند ، و این موضوع باعث شده است که نه جایی در صدا و سیمای و نه در مطبوعات استان داشته باشند.

مردم غرب مازندارن بر این باورند که نداشتن فرماندار و مدیر بومی در سمتهای حساس ،تقسیم ناعادلانه اعتبارات مختلف و بی تفاوتی و بی اعتنایی و... به آنها ،فقط در سایه ی تشکیل استان جدید محقق می شود .

این نمی تواند معقولانه و پذیرفتی باشد که هر جا سخنی علیه منافع ما بیان شود ،گوینده را مرتبط به اقوام طرد شده و کشورهای استعمار و امپریالیزم بدانیم.اگر غرب مازندارن این همه با اهمیت و دارای استراتژی خاص برای استان بود پس چرا پس از گذشت 3 دهه از اولین جرقه استقلال و جدایی ،به فکر رفع و بر آوردن خواسته های  مردم نبودند  .ما نباید با زور و خدعه و فریب و چنگالهای فولادی در زیر پارچه های منقش به دوستی و هم استانی بودن و غمخواری به دیگران بقبولانیم که از ما تبعیت کنند .

در پایان این نوشتار نویسنده وبسایت پوزخند به منتقدین و داعیه داران عدم تشکیل استان جدید در غرب مازندارن و شرق استان گیلان یاد آوری می نماید که ای همشهریان دیروز ، ای دلسوزان امروز و ای همسایگان فردا ،تابع احساسات نا مطلوب و ناسیونالیستی خود نباشید .ما با درایت مردم فهیم و مدیران دلسوز غرب استان و با استعانت از خداوند کریم و با عزت ،به زودی استانی جدید تشکیل خواهیم داد.به شما توصیه می کنیم قبل از ایجاد دوپارچگی و ایجاد استانی جدید دیگر در میان خودتان!!! به فکر تدبیر سوء مدیریت و چاره باشید که در روایات اسلامی آمده است " مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود.

لعلکم تعقلون.