دانش کلید قدرت است

دکتر تقی قاسم شریفی/حقیقتا خدمت کردن به مردم به خصوص قشرمحروم و آسیب پذیر جامعه افتخار است هراندازه  درشرایط فعلی به مردم این منطقه خدمت نمائیم می توانیم به همان اندازه کیفیت زندگیمان را بهبود بخشیم و احساس امنیت و آرامش کنیم و امید به زندگی را ارتقا بخشیم.

 از صدر اسلام از زمان امامت حضرت علی تا به امروز زمان حکومت نائب به عصر اولاد علی همیشه پایه اداره حکومت اسلامی بر اساس دانش و عدالت است و به خواست الطاف الهی مستدام خواهد بود.سوال اینجاست چگونه می توان در چنین شرایطی عنوان نمود برای اداره ی منطقه ای از این سرزمین پهناور اسلامی، قدرت و نفوذ، لازمه مدیریت است؟چگونه بعضی از عوامل زر و زور، شایعه پراکنی می نمایند که به افرادی رأی دهید که قدرت داشته باشد و مابقی مسائل در لوای  قدرت حل خواهدشد؟

سالها می گذرداما دیدگاه بعضی از تحریک کنندگان ودستان نامرئی ومولدان سیاسی هنوز به نحوه اداره نمودن سیستم سنتی است، این امرموجب عقب ماندگی بعضی از شهرهایمان نسبت به بعضی از شهرهای پیشرفته دیگر، کشور است. هر روز که از مبدأ تاریخ می گذریم سطح علم و دانش و آگاهی مردم نیز بالا می رود تا به حدی که دیگر از مقطع کارشناسی به عنوان دیپلم یاد می شودو لازمه داشتن آن ضروری است.این امر بسیار عالیست این یعنی منابع انسانی با پتانسیل بالقوه بالاوافکار مردم نیز علمی­تر، دراین میان هیچ کس نمی تواند منکر این پیشرفت باشد.اما آیا درست است در چنین شرایطی حرف قدرت را به میان بکشیم. اگر قدرت خالی برای اداره یک منطقه خوب بود مطمئنا سیل عظیمی از قویترین مردان محترمی که نماد پهلوانی دارند بهترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی می شدند.

اگر امروز آمریکای 400 ساله عنوان می نماید قدرتمند ترین کشور جهان است بدلیل تسلیهات جنگی اش نیست بلکه بدلیل علمی است که توانسته ازطریق جذب نخبگان و دانشمندان کشور های دیگرجهان بدست آورند.حتی توانایی تحمل پیشرفت علمی دیگر کشورهای جهان نیز برایشان سخت است ،هیچ چیزی به اندازه علم کشورها برایشان مهم نیست اگر هم نیاز باشددست به هر کاری می زنند تا علم از هر طریقی از آن کشور بگیرندنمونه اش ترور معصومانه دانشمندان هسته ای کشورعزیزمان. میدانید چرا این عمل غیر انسانی را انجام می دهندچون به این امر واقف شده اند و یقین  هم دارند که دانش کلید قدرت است نه زور و نفوذ خالی که بعضی قدرت می نامند از هر طریقی علم اکتساب می نمایند و با قدرت آن بر جهان حکومت می کنند.

درایران اسلامی احزاب به معنای واقعی شکل نگرفته اندونمایندگان وقتی می خواهند از مردم رأی بگیرند، ندانسته قول هایی به مردم می دهند تا بتوانند رأی مردم را به خود اختصاص دهند.  مردان در سایه نیز از فقدان احزاب اسلامی درمنطقه استفاده می نمایندوگروهی ازشخصیت ها ی انتخاباتی را که منافعشان را می توانند تامین کند به مردم القاﺀ می نمایند و به هر قیمتی که  شده است آنان را به کرسی مجلس می رسانند.حتی به قیمت عقب ماندگی شهرشان این انصاف است، بازی کردن با احساسات پاک مردم برایشان مثل آب خوردن است و از این کار  برای مقاصدشان لذت می برند،حق هم با همین گروه از تصمیم سازان منفی جامعه است،زیرا منافع آنان که در خطر نیست تا برایشان نگران باشند.

 تا به حال این موضوع برایتان جای سوال نگذاشته است که چرا اکثر نمایندگانی که در چند دهه اخیر در مجلس  حضور داشتند نتوانستند موفقیت چندانی حاصل نمایند.زیرا صاحب نظ­رو مبانی فکری درستی در مورد امورو قوانین خاص مجلس نداشتند و چالشهای منطقه ای خود راخوب درک نمی کردند.

خیلی از نامزدها با این دیدگاه  درعرصه ارزشمندانتخابات حضورپیدا می کنند واحساسشان بر این است که ازمهمترین دغدغه های این منطقه احیاﺀصنعت کشاورزی ودامپروری و یا گاهآ صنعت توریست است.این تفکر عقلانیست اما مشکل منطقه فقط در همین زمینه هاست؟

باید دقت نماییم که ما با مردم و برای آینده مردم تصمیم می گیریم. اگر یک روزی نماینده هم شدیم ما تافته جدا بافته از مردم نیستیم ما جزئی از مردم و متعلق به این آب و خاک هستیم. اما با توجه به رشد روزافزون شهر نشینی وحضور روستاییان درشهراحیاء صنعت دامپروری و برگرداندن روستا­ییان به محل زندگیشان کار بسیار دشواری و تا حدودی غیر ممکن است.وبرای مثال یروزخودمجری طرحهای بودیم که روستاییان راتحریک به شهرنشینی و ترک دیار کردیم وحال بیاییم بگویم می توانیم کاری  انجام دهیم دوباره روستاییان به روستا ها برگردند، درحال حاضربا تحلیلهای که صورت می پذیرد نباید هیچ حسابی ویژه ای بر روی این صنعت باز نماییم.

اما در مبحث صنعت کشاورزی با عصر فناوری روبرو هستیم و بایستی هر روز این فناوری به این صنعت تزریق گردد تا این صنعت زنده و پویا شود تا به ا مروز که موفق به وضع چنین قوانینی نشد ه ایم.و همچنین به دلیل حداقل زمینی که برای کشاورزی در دست مردم است این صنعت نمی تواند مازاد داشته باشد و فقط به صورت امرار معاش می تواند در دست مردم قرار گیردو یا مردم گاها ناچار به خرید و فروش شده اند که به پیروی ازآن بخش گسترده ای از زمینها کشاورزی به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح ساخت و سازهای بی حد و اندازه در آن صورت گرفته است.وارد مبحث پیچیده مرکبات و چای نمی شویم زیرا میدانیم مردم نسبت به وضع قوانین وضع شده درباره با این موضوع حساس شده اند وباب شده است که سود یک سال ضرر سال قبل را جبران می نماید.

در مبحث آرمانی توریست واقعآ چه برنامه و قانون مدونی وضع شده است که دلمان خوش  باشدصاحب شهرهای توریستی هستیم به چه چیز توریستی شهرهایمان بایدبنازیم.شهرهایی که حتی نتوانسته ایم زیرساختهای گردشگری برای مردم خودمان رابرنامه ریزی کنیم چه برسد توریست خارج از شهرمان . اگر نبود،شاهکار معماری الهی، می خواستیم چه کاری برای منطقه گردشگری مان انجام دهیم.

از آنجائیکه بیشترین بخش سرمایه گذاری کشور در حال حاضر در بخش مسکن است و بیشترین آمارها در این زمینه ارائه می شود و اگر مقدار سرمایه گذاری در منطقه ی غرب استان مازندران را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که بیشترین سرمایه گذاری ای در بخش مسکن صورت پذیرفته است ورقم سرمایه گذاری در این بخش چندین برابر ارقام در بخشهای دیگر است. در این بین  اگرنماینده ی متفکر و با علم به این کاردر این چند دوره در مجلس شورای اسلامی داشتیم میتوانستیم این سرمایه گذاری عظیم در این بخش ها را تبدیل به یک پتانسیل عظیم  سرمایه گذاری نماید.اما به حدی این عمل با نگاه سنتی دیده شد نه اینکه باعث رشد سرطان گونه ی شهرها شد بلکه آینده ای بسیار کریه  برای سیما های شهری نیز ایجاد نمودکه از زیبایی های مواهب الهی کاسته شد.خیلی از صاحب نظران به این دیدگاه معتقدند که نماینده نیاز نیست که تمامی قوانین وامورشهری رابداندومی توانددراین زمینه ها مشاورداشته باشد.زیاد معتقد به این امر نیستیم زیرا در مجلس هر لحظه باروح قانون طرفیم نه با مشاور وبایدگاها" آنی تصمیم بگیریم واعمال نظر نماییم.

 اگر دقت نماییم متوجه خواهیم شد که مباحث مذبور به این مقوله می پردازد که سرمایه ی عظیم کشوردربخش عمران وشهرسازی است اگر نماینده ای علم و آگاهی به این نوع از امور را نداشته باشدیعنی عملا" در کمسیون های مربوطه مجلس خاموش هستیم وحرفی برای گفتن نداریم.بی جهت نیست که اعمال نظردرمجلس برای این منطقه ازکشورآرزوی دیرینه شده است و مطمئنآهرکسی درمجلس به این دست از قوانین مسلط تر باشد موفق تر عمل می نماید.

با تمای تحلیلهای انجام شده واقعآ احساس می کنید فرد که ذی نفوذ است و قدرت دارد می تواند همگی مشکلات شهرها را حل نماید.فردی که 30 سال در دستگاههای اداری تلاش نموده و رنج و زحمت کشیده است منکر آن نمی شویم.خدا قوت، اما آیا می شود همه چیز را با تجربه به تنهایی حل نمود،تجربه در سطح کلان زمانی کارائی لازم و بهره دهی مثبت را دارد که در کنار آن علم مخصوص به تجربه آن نیز باشد.

حضرت علی (ع) می فرمایند:بزرگترین دوست شما دانایی شماست و بزرگترین دشمن شما هم نادانی شماست .آیا بدانیم وآگاهانه تصمیم بگیریم موقعیت مان بهتر نیست.دانستن هم به جوانی و پیری نیست به دایره ی ذهن خلاق انسان است که چگونه با خوبی ها و بدی های روزگار آمیخته شده است  ، فردی چندین سال مسئله ای را تجربه نماید اما این تجربه ربطی به مسئله ی قا نون گذاری نداشته باشد و بلکه فردی به تعداد انگشتان سال تجربه مفید قانون گذاری داشته باشدطبیعی است که موفق تر خواهد بود.کار مجلس کارتخصصی است اگردانش این تخصص را نداشته باشیم مسلمآخیلی هم به خود و هم به جامعه آسیب خواهیم رساند.

مهمترین عمل برای سازندگی منطقه ارائه برنامه همراه با راهکاراست در پایان هم اجرا این برنامه می باشدکه واقعآ در این مباحث احساس خلاﺀ می شودویکی ازبزرگترین علت عقب ماندگی در پیشبرد اهداف در  منطقه نداشتن محور فکری همسو و هم جهت و همدل با یکدیگر است شاید اگر اتحاد بین افکار ایجاد می شد پایگاه رفیع سازندگی برای هدایت شهرها دردستور کار مسئولین قرار می گرفت .اکثرنماینده ها هم به این می اندیشند بدلیل اینکه  به صورت فردی از حوزه انتخابیه منطقه ای به مجلس می روند بایدبه تنهائی  مشکلات این شهرها را حل نمایند،چقدر خوب است که هر نماینده بتواند یک مجلس مدل شده از مجلس بهارستان در حوزه انتخابیه خودداشته باشدکه ازماحصل تصمیمات گرفته شده در منطقه، توسط نماینده به مجلس بهارستان برده شود و یقینآ هم خروجی بهتر خواهد داشت و هم سریعتر به نتیجه می رسد،اما این تفکر روحیه جهاد طلبی را می طلبد ومرد عمل، که بدنبال منافع جمع باشد،و تصمیم رادرفردومنافع خودخلاصه نکند،رسیدن به این منزلت یعنی هم علم به انجام کاری داریدوهم می دانید که باید چه کاری را انجام دهیدوهم پشتوانه مردمی دارید و در مجموع این مسائل قدرت نیز به نوبه خود تولید خواهد شد وهرفردی در مجلس اینگونه قدرت داشته باشد هرگز خاموش نخواهد شد زیرا دانشی دارد که مانند رودی زلال در جریان است.