پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

توضیحاتی در خصوص اطلاعیه اخیر شهرداری شهر رامسر

پس از درج یادداشت "تعلل در ترمیم آسفالت شهر رامسر حادثه آفرید" در همین وبلاگ و  واکنش روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری شهر رامسر  نسبت به آن،همان طوری که متعهد بودیم مطالبی را در توضیحات آن اطلاعیه آماده و برای تنویر افکار عمومی در ذیل آوردیم. 

مجددا از تکاپوی و تعامل روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری شهر رامسر با رسانه تقدیر و تشکر می نماییم و امیدواریم این مربوط به مقطع کوتاهی نبوده و این روند همکاری ادامه داشته باشد.

*-*ما نیز به خوبی می دانیم که عمران و سازندگی به نفع تمام شهروندان و باعث رونق اسباب جذب توریسم می شود اما نباید این نکته را از نظر نهان ساخت که تعلل در عمران و آبادانی خسارات فراوانی را به همراه دارد.

*-*شهروندان هرگزانتظارنداشته و ندارند که نوارهای حفاری به امان خدا رها شده  و حداقل مسایل ایمنی، جهت رفاه حال شهروندان رعایت نگردد ، مثلا سنگ پرانی توسط خودروهای عبوری ، شکستن شیشه مغازه و داستان های دیگری رخ دهد.

*-* چیزی حدود3 ماه از حفاری در سطح شهر می گذرد و عذر خواهی از شهروندان برای ترمیم و کنده کاری آسفالت ، تقریبا بعد از پایان پروژه صورت گرفته است .مفهوم این کار چیست؟

*-* ترمیم آسفالت با  اکیپ پرسنل شهرداری رامسر که تجربه ای در این راستا نداشتند با چه هدفی صورت گرفت؟اگر هدف کاهش هزینه بود آیا بهتر نبود به جای هدر دادن هزینه های شهرداری در جاهای دیگر ،صرف تسریع در ترمیم آسفالت می شد؟

*-*در اطلاعیه مشاهده می شود که نسبت به عملکرد شهرداران گذشته انتقاد شده است "... شهرداران گذشته هیچ کدام مسئولیت این مهم را در جهت رفاه حال شهروندان به عهده نگرفتند..."

حال جای سوال است که چگونه شهرداران گذشته متهم به کم کاری می شوند در حالی که برخی از کارکنان شهرداری تا بعد از زمان دستگیری شهردار مخلوع هنوز برایش مویه می کردند و امروز همان افراد برای شهردار فعلی دوباره مثال هارون برای موسی شدند؟

 

نظرات 3 + ارسال نظر
مهتاب 1391/07/29 ساعت 06:34 ب.ظ

از شمس می نویسی و با ماه می پری / در مشت سیب سرخی و بر پشت خنجری ** موی طلایی تو کجا روی من کجا / هندوی سبزه را چه به بازار زرگری ** من در کدام پرده فراخوانده می شوم / خود پرده می کشانی و خود پرده می دری ** تا راه می زنم که ببینم ، مخالفی / تا آه می کشم که بگویم ، مکدری ** تو ، لذت مکاشفه در باغ های مست / من قفل زنگ خورده ی جامانده بر دری ** هم در غزل غزال تو را جست رودکی / هم در قصیده قصد تو را داشت انوری ** کابوس رد پای تو را خواب دیده ام / از هرچه بگذریم ... مبادا که بگذری

علی 1391/07/29 ساعت 04:21 ب.ظ

درود بر شهردار بومی سازی شده ( ده بار )
پوزخند سابق افشا باید گردد ( بیست و سه بار )
سرنگون باد امپراتوری زر و زور و تزویر ( یک بار )
درود بر شورای شهر بجز سید کمال و علیرضا و امینی شاد و اسماعیل ( صفر بار )
مرگ بر استکبار جهانی به سرکردگی شوروی سابق (...)
بچه های محل هم خیلی هوشیار باشند که فتنه ی انحرافی جدیدی در راه است !!!

سلام.خوبی؟داداش من یه وبلاگ درست کردم خوشحال میشم بهم سر بزنی حالا اگه خواستی لینک کنی با نام ترنم(مهنوش احمدی)لینک کن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.